کسانی که در این وانفسا و بلبشوی اقتصادی از تمکن مالی برخوردارند و غم نان ندارند؟ 

کسانی که هوش پایینی دارند و خودشان از پس حل مسائلشان بر نمی آیند؟ 

کسانی که لای پر قو بزرگ شده اند و به محض برخورد با مشکل به علت نازپروردگی می خواهند به راه حل سریع برسند و از مخمصه خلاص بشوند؟ 

کسانی که مشکلات بسیار حاد روانی دارند و باید در بیمارستان روانی بستری بشوند؟

باید عرض کنم تجربه سالها کار کلینیکی به من نشان داده تنها بالغ ترین آدمها که قصد دارند با خودشان ، دیگران و دنیا به صلح برسند  و از همه چیز دانی و خودشیفتگی کودکی عبور کرده اند، وارد پروسه روان درمانی می شوند و با صبوری و پشتکار مثال زدنی همه موانع مالی را حل و فصل می کنند و این مهم را به سرانجام می رسانند. آنان همیشه در نظرم احترام برانگیزترین انسانها بوده اند و سزاوار “همدلی”.