چرا بعضی افراد نمی تونن رابطه ای رو که تموم شده، فراموش بکنن یا حتی بعد از مدتی سعی می کنن اون رابطه رو دوباره احیا بکنن؟ 

راستش این مسئله از جنبه های متفاوتی قابل بررسیه اما من امشب می خوام از دریچه “قدرت عادت” به این سوال جواب بدم.

هر عادت جدیدی که در فرد به وجود میاد، تغییراتی رو در مغز ایجاد می کنه انگار مسیرهای جدید در مغز می سازه که همه اجزای مربوط به اون عادت رو اونجا ذخیره می کنه؛ مثل صدای طرف مقابل، مدل حرف زدنش، مدل ابراز علاقه کردنش، بوی اون آدم، مدل خندیدنش و صدها جزئیات دیگه ای که آگاه و ناآگاه از اون آدم در مغز فرد ثبت میشه؛ حالا فکر می کنید بعد از اتمام رابطه این کدها از مغز شما پاک میشه؟ خوب معلومه که نه؛ در واقع هیچ چیز از مغز ما پاک نمیشه فقط بعضی وقتا به خاطر کم اهمیت بودنش از حیطه آگاهی خارج میشه و گاهی نیز به علت اینکه خیلی ناراحت کننده ست، با مکانیسم سرکوبی، سرکوب میشه و به ناهشیار فرستاده میشه اما هرگز از بین نمیره.

مسئله مهم دیگه اینه که مغز ما تنبله ترجیح میده به مسائلی که براش آشناس بچسبه به جای اینکه از اول چیزای جدید بسازه مثل آشنا شدن با  نفر تازه   و  اینکه باز از اول شروع بکنه.

خوب حالا چرا همه این طور نیستن؟ این دیگه به تیپ شخصیت افراد بستگی داره بعضی ها از نظر شخصیتی میل بیشتری به وابستگی، چسبندگی یا حفظ یکنواختی دارن این گروه به احتمال بیشتری میل به برگشت به روابط قدیمی دارن.